شروعی بر ادامه زندگیTakvin

تعریفی از یک اصطلاح .....« تقریبا تمام شده

 

لوس آنجلس جایی است که افراد زیادی را که در رؤیای نوشتن یک فیلمنامه موفق و فروش آن به یکی از استودیوهای اطراف آن هستند ، از سراسر آمریکا به سوی خود میکشاند.

آنها به نقل مکان می کنند و در حالیکه در رؤیای نوشتن و فروختن یک فیلمنامه پرطرفدار به سر می برند سالهای عمر خود را تلف می کنند .

اخیرا نشریه لوس آنجلس تایمز ، گزارشگری را به بلوار ویلشایر فرستاد تا با رهگذران مصاحبه کند . وقتی مردم به او می رسیدند ، از آنها یک سؤال می پرسید : کار فیلمنامه تان به کجا رسیده است ؟

از هر چهار نفر عابر سه نفر پاسخ می دادند که : « تقریبا تمام شده

حقیقت غم انگیز اینجاست که « تقریبا تمام شده !» احتمالا به این معناست که « هنوز شروع نشده !»

نگذارید که این اتفاق برای شما هم بیفتد .وقت را از دست ندهید و بهر حال هرچه سریعتر شروع کنید . وقتی که می نشینید و همه چیز را در پیش رو دارید و آماده کارید ، حالت فردی را به خود بگیرید که عملکردی عالی در پیش دارد . کار را شروع کنید ، در آن شیرجه بزنید و وقتی که شروع کردید به طور مستمر به کارتان ادامه دهید ، و تا آن را به انجام نرسانده اید کوتاه نیایید .

 

از کتاب « قورباغه را بخور! – نوشته : برایان تریسی – مترجم : تهمینه مظفری ص 86 »



  • کلمات کلیدی : اصطلاح تقریبا تمام شده!
  • نوشته شده در شنبه 88/10/19ساعت 11:14 صبح توسط تکوین
    نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    4.5 سال بعد!....
    گرفته بی تو دلم از تمام انسانها....
    مسافر ابدی - شعر
    دو تجربه جالب و عجیب پزشکی
    [عناوین آرشیوشده]