شعر طنز: جمع آوری دیش ها!
بود فرمان و دیش ها بردند
با خشونت و از جفا بردند
جلوه گر شد اگر رخ دیشی
سر جدا کرده از قفا بردند!
تا عدالت شود یقین حاصل
از فقیران و اغنیا بردند!
دیش ها در مغازه ها پنهان!
دیش های عیان نما بردند!
مجتمع بود و بام او پر دیش
همه را دست بر قضا بردند
چهره و اخم های هر مأمور
بود بدتر ز ناسزا بردند
بحث نصاب و اشتغال جوان!
رفت با هم چو دیش را بردند
قصه ویدیو شده تکرار
باز ما را به قهقرا بردند
قبله ی دیش ها به هر سو بود
رحم ناکرده ، بی هوا بردند
جرم اگر هست از چه استان ها
پخش خود را در این فضا بردند ؟
دیدن پخش های استانی
گر روا هست پس چرا بردند؟
یا که جرم است و ما خطاکاریم
یا روا بوده، ناروا بردند !
چه کسی پاسخ مرا داند ؟
از که پرسم چرا، کجا بردند ؟
شعر از : اصغر شول