دوستم آقای
عباس شهریاری پور ، دبیر زبان انگلیسی کتابی را در اختیارم گذاشته اند که من جملاتی از دو حکیم معروف چینی ، کنفوسیوس و لائوتسه را جهت درج در وبلاگ انتخاب کنم . من هم فرصت را غنیمت شمرده تا ضمن تشکر از این دوست عزیز به معرفی مختصری هم از این دو حکیم چینی بپردازم.مطالب زیر از این کتاب انتخاب شده است
: – مؤلف: محمد رضا نامدار آزادگان – ناشر : مؤسسه فرهنگی منادی تربیتصفحات
103 تا 113دین در چین آن مفهومی را که ادیان دیگر در کشورهای دیگر دارند، ندارد
.دین های چینی بیشتر مکتب های اخلاقی هستند نه تشریعی .دو دین بزرگ کنفوسیوس و تائویی از ادیان معروف چین هستند
. دین کنفوسیوس:کنفوسیوس
که نامش به زبان چینی کونگ – فو – تسو بود یک مکتب اخلاقی را در چین بنا نهاد که به نام او دین کنفوسیوس است.نام اصلی او چی
– یو – کونگ بوده است. کونگ در سال 560 قبل از میلاد در شهر لو از توابع استان شانگ تونگ به دنیا آمد.ادامه مطلب...شیخ محمدحسن زیدآبادی که متولد سالهای 1228 و1234 ه.ق و از معاریف عصر قاجاری بوده
در روستای زید آباد از توابع شهرستان سیرجان در استان کرمان می زیسته است. مسکن شیخ در زیدآباد بوده وآنجا رامدینه دزدان یا مدینه النبی نامیده است شیخ محمدحسن مردی عارف و وارسته و درویش وبی نیاز بوده وزندگی خود را از روضه خوانی وموعظه می گذرانید ومجالست او با حکام بیشتر از جهت احتیاج و تمایل روحی بوده که خود حکام به مجلس او علاقه داشته اند. علاوه برآن داستانهای بسیاری هست که او دراین مجلس همیشه فریاد رس دادخواهان وشفیع درماندگان بوده است. او در راه اصلاح وبهبود اوضاع زمان خویش بسیار میکوشید واز طرف رحمتعلی شاه به دلیل عرفان به لقب (( صفاعلی)) مفتخرشده و نسبت اوبه طایفه مشهور به حیدری که دررفسنجان مسکن داشته اند و بازماندگان واقوام او هنوز در رفسنجان مسکن دارند بر می گردد . درکتاب سدید السلطنه کبابی آمده است نبی السارقین یا شیخ محمدحسن ازاهل زیدآباد سیرجان ، بیشتر ایام زندگانی را درکرمان - در قدیم چون سیرجان مرکز ایالت کرمان بوده، در کتب تاریخی و بعضی کتب جغرافیایی به جای سیرجان، کلمه کرمان که مشهورتر بوده، ذکر شده است - گذرانیده وبیشتر ممالک ایران را سیاحت کرده درنظم ونثر وغزلیات ید طولانی داشته وصاحب سبک بوده ودرشعر به قارانی تخلص می کرده باید دانست که پیغمبر دزدان مسلک درویشی داشته واز دنیا به جز مهر علی چیزی بر نگزید و مافیها را به دزدان بخشید وخود گوید:ادامه مطلب...15 دی ماه 1386 هجری خورشیدی:
امشب در جلسه ای که با یکی از دوستان داشتم درباره مسائلی صحبت شد که عمده آنها را ذکر می کنم:
موضوع بحث: ورزش و ارزش ( پرورش جسم یا روح کدامیک ؟ )
ورزش به تنهایی ارزش نیست.
ورزش وسیله ای برای رسیدن به هدف.
رمز ماندگاری ورزشکارانی چون تختی خصوصیات رفتاری زیبای آنها بوده است.
کار کردن روی فکر و تقویت روح باید مهمتر از تقویت قوای جسمانی باشد.
باید بین پرورش جسم و روح تعادل برقرار کرد. البته تعادل به معنای غافل نشدن از دیگری است.
مطمئنا کار پرورش روح کاری زمانبر است و می تواند ارزشهای دیگری چون ورزش منظم را نیز ایجاد کند.
کار برای خدا، باعث می شود که کار رنگ خدایی بگیرد و ماندگار شود.
در طول تاریخ تلاش فراوانی شد که نام و یاد امامان معصوم شیعه از بین برود، اما از آنجایی که کار آنان برای خدا بوده است، لذا با وجود آن همه تبلیغات مسموم آنان در تاریخ ماندگار شدند.
تیم های ملی نماینده یک جمعیت 70 میلیونی می باشند و باید خیلی بیشتر از پیش مواظب اعمال و رفتار شخصی و اجتماعی خود در سایر کشورها باشند.
طبق فرموده مولا علی ع دنیا بر چهار چیز استوار است: دانش دانشمندان، نماز راستان، عدالت زمامداران و ...
تأثیر یک دانشمند، به معنای عام کسی که علمی فکر می کند، به مراتب بیش از یک ورزشکار است.
پیامبر اکرم در جمع جوانانی که زورآزمایی می کردند و می خواستند به زعم خود قویترین شخص را مشخص کنند، فرمودند: قویترین شما کسی است که بر هوای نفس خود پیروز شود و مهار نفس را در دست بگیرد.
قویتر بودن از نظر جسمانی، اگر همراه با فضایل اخلاقی نباشد، هیچ ارزشی برای انسان محسوب نمی شود.
پوریای ولی پهلوان نامی، تنها یکبار زمین خورد تا دل زنی را که مشتاق پیروزی فرزند جوان خود بود، نشکند اما با همان زمین خوردن، ماندگار شد.
رمز سلامت بدن، کار کردن با وزنه های سنگین و پرورش اندام نیست، رمز سلامتی بدن، نرمشهای سبک و نیمه سنگین به همراه ورزش مادر – یعنی دویدن – با تغذیه مناسب و کنترل و مدیریت روحیه می باشد.
جملاتی از بزرگان را به خاطر بسپاریم:
در رابطه دوستانه از حد اعتدال خارج نشو و احتمال بده دوستت روزی دشمن تو شود، پس همیشه حدود را رعایت بکن " پیامبر اعظم ص "
کسانی که به شما حسادت می کنند، امتیازات قابل توجهی در شما دیده اند که خود فاقد آنان هستند!
افتخار نه به ثروت است و نه به زیبایی، بلکه به عقل و فضل است. " موریس مترلینگ "
هر چه افسوس است برای گذشته، هر چه تلاش است برای حال و هر چه امید است برای آینده است! " آگوست رودن "
صبر و کوشش و توکل و توسل چهار رکن برآورده شدن آرزوها هستند! " سید جمال الدین اسدآبادی "
تنهایی تریبون اندوه است! " سید حسن حسینی "
کسی که گوش شنوا ندارد، هرگز توصیه هایی را که زندگی به او می کند، نمی شنود! " پائولو کوئیلو "
یادداشت شده از نشریه: روزهای زندگی – سال سیزدهم – شماره 285